تحقیر و توهین اسلام به زنان، آیا زنی حاضر است خود را مسلمان بداند؟
مسلمانان همواره ادعا دارند که دین اسلام برای زن کرامت قائل است؛ آیا چنین است و این کرامت مورد ادعا چگونه تکریمی است؟
آیا در اسلام زن موجودی آزاد و مستقل است یا ابزاری است در اختیار مردان؟
قرآن به صراحت زن را کالا مینامد، کالائی جنسی تا مرد با آن به آرامش برسد.
این موضوع که اسلام معتقد است زن باید بی غیرت باشد نیز در راستای نگاه جنسی به زن است:
همانا الله عزوجل برای زن غیرت قرار نداده است زیرا به سوی زشتی می کشاند و الله غیرت را برای مردان قرار داده است زیرا حلال کرده است برای مردان 4 زن و کنیز بی شمار و برای زن چیزی قرار نداده است مگر شوهرش و اگر زنی اراده کرد که با غیرت باشد مانند زناکار است. (وسائل الشیعه/حدیث شماره 25292/باب عدم جواز غیره من النساء) (1)
او همواره دارای قیم است، این قیمومیت نخست و پیش از ازدواج در اختیار ولی اوست و پس از ازدواج در اختیار شوهر به گونهای که مرد او (شوهرش) میتواند در صورتیکه از نافرمانی او ترسید او را کتک بزند.
زن از دید اسلام حتی از حقوق اولیهی صاحب فرزند بودن محروم است، زیرا اسلام معتقد است زن در تشکیل نطفه هیچ نقشی ندارد و تنها بدن او مکانی است برای پرورش فرزند.
اسلام تحقیر زن را بدانجا میرساند که حتی دیهی او را معادل نصف مردان میداند، البته این تحقیر تنها معطوف به دیه نیست بلکه ارزش گواهی زن نیز کمتز از نصف مردان است (2).
تحقیر زن در اموری که ظاهراً به نفع آنان است نیز وجود دارد، موضوعی مانند مهریه، آیا مهریه چیزی جز سند فروش است؟ چرا نباید بجای مهریه از شراکت در زندگی و بهرهمندی هر کدام از طرفین از نصف دارائی مشترک به عنوان قانون ازدواج سخن به میان نیاید؟ آیا نمیتوان همین موضوع را قانونمند نمود؟
آیا در وجوب پرداخت نفقه چیزی جز نگاه حقارت آمیز به زن را مشاهده مینمائید؟:
الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاء بِمَا فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنفَقُواْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِّلْغَیْبِ بِمَا حَفِظَ اللّهُ وَاللاَّتِی تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِی الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلاَ تَبْغُواْ عَلَیْهِنَّ سَبِیلًا إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلِیًّا كَبِیرًا (نساء/34 ) مردان قیم زنانند به دلیل آنكه الله برخى از ایشان را بر برخى برترى داده و به دلیل آنكه از اموالشان نفقه میدهند، پس زنان درستكار فرمانبردار (شوهر) هستند به پاس آنچه الله حفظ كرده اسرار را حفظ مىكنند و زنانى را كه از نافرمانى آنان بیم دارید پندشان دهید و در بستر از ایشان دورى كنید و آنها را بزنید، پس اگر شما را اطاعت كردند بر آنها هیچ مجویید كه الله والاى بزرگ است.
آیا در موضوعی مانند لزوم پردهنشین بودن زن (حجاب) چیزی جز نگاه جنسی به زن و تحقیر او وجود دارد؟
اسلام تحقیر و توهین به زن را تنها در موارد یاد شدهی بالا خلاصه نمیکند، توهین به زن از جمله معدود نقاط مشترک میان فرقههای مختلف اسلام است:
در وسائل الشیعه بابی وجود دارد با عنوان "مستحب بودن زندانی کردن زن در خانهی خودش یا خانهی شوهرش و (زن) نباید بدون نیاز از خانه خارج شود و نزد او هیچ مردی نرود" استحباب حبس المرأه فی بیتها او بیت زوجها، فلا تخرج لغیر حاجه و لایدخل احد من الرجال (وسائل الشیعه/جلد 20/ ابواب مقدمات النکاح و آدابه، باب 24)(آیا مستحب بودن زندانی کردن زن در خانه از دید اسلام، سمبل خشونت کور علیه زنان نیست؟)
در این باب احادیث متعددی وجود دارد:
1- در حدیث شمارهی 25048 از قول علی ابن ابیطالب میگوید: مردان از زمین خلق شدهاند همانا توجهشان به زمین است و زن از مرد خلق شده و همانان توجهش به مردان است، پس ای تودههای مردان، زنانتان را زندانی کنید!(3)
علی ابن ابیطالب در نهج البلاغه نیز توهینهای زنندهای را به زنان روا میدارد.
کلینی در کتاب الکافی :
همانا زنان سخن نفهم و عورت هستند پس عورت را با خانه بپوشانید و نفهمیشان را با سکوت (الکافی/جلد 5 صفحه 535) . (4)
قرآن نیز سخن از وجوب خانهنشین شدن زنان محمد با به میان میآورد:
وَقَرْنَ فِی بُیُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِینَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَكُمْ تَطْهِیرًا (احزاب/33) و در خانههایتان بمانید و آرایش ننمائید مانند آرایش کردن روزگار جاهلیت گذشته، و نماز برپا دارید و زكات بدهید و از الله و فرستادهاش پیروی نمائید، الله فقط میخواهد پلیدی را از شما اهل بیت بردارد و شما را پاك و پاكیزه گرداند.
همین موضوع است که قرآن سفارش نمود که اگر زنی دچار فحشا شد او را در خانه زندانی نمائید تا بمیرد:
وَاللاَّتِی یَأْتِینَ الْفَاحِشَةَ مِن نِّسَآئِكُمْ فَاسْتَشْهِدُواْ عَلَیْهِنَّ أَرْبَعةً مِّنكُمْ فَإِن شَهِدُواْ فَأَمْسِكُوهُنَّ فِی الْبُیُوتِ حَتَّىَ یَتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ أَوْ یَجْعَلَ اللّهُ لَهُنَّ سَبِیلًا (نساء/15) و از زنان شما كسانى كه مرتكب زنا میشوند چهار تن (مرد) از میان خود بر آنان گواه گیرید پس اگر گواهی دادند آنان را در خانهها نگاه دارید تا بمیرند یا الله راهى براى آنان قرار دهد.
تقریبا تمامی اموری که بر محمد و خانوادهاش واجب بود بر سایرین یا واجب است یا مستحب (5)، بنابراین میتوان گفت که در اینجا لااقل برای سایر زنان مسلمان خانه نشین شدن مستحب است.
توهین دیگری که اسلام نسبت به زنان روا داشته است همردیف قرار دادن آنان با سگ و الاغ است:
زن از دید اسلام حتی از حقوق اولیهی صاحب فرزند بودن محروم است، زیرا اسلام معتقد است زن در تشکیل نطفه هیچ نقشی ندارد و تنها بدن او مکانی است برای پرورش فرزند.
اسلام تحقیر زن را بدانجا میرساند که حتی دیهی او را معادل نصف مردان میداند، البته این تحقیر تنها معطوف به دیه نیست بلکه ارزش گواهی زن نیز کمتز از نصف مردان است (2).
تحقیر زن در اموری که ظاهراً به نفع آنان است نیز وجود دارد، موضوعی مانند مهریه، آیا مهریه چیزی جز سند فروش است؟ چرا نباید بجای مهریه از شراکت در زندگی و بهرهمندی هر کدام از طرفین از نصف دارائی مشترک به عنوان قانون ازدواج سخن به میان نیاید؟ آیا نمیتوان همین موضوع را قانونمند نمود؟
آیا در وجوب پرداخت نفقه چیزی جز نگاه حقارت آمیز به زن را مشاهده مینمائید؟:
الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاء بِمَا فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنفَقُواْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِّلْغَیْبِ بِمَا حَفِظَ اللّهُ وَاللاَّتِی تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِی الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلاَ تَبْغُواْ عَلَیْهِنَّ سَبِیلًا إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلِیًّا كَبِیرًا (نساء/34 ) مردان قیم زنانند به دلیل آنكه الله برخى از ایشان را بر برخى برترى داده و به دلیل آنكه از اموالشان نفقه میدهند، پس زنان درستكار فرمانبردار (شوهر) هستند به پاس آنچه الله حفظ كرده اسرار را حفظ مىكنند و زنانى را كه از نافرمانى آنان بیم دارید پندشان دهید و در بستر از ایشان دورى كنید و آنها را بزنید، پس اگر شما را اطاعت كردند بر آنها هیچ مجویید كه الله والاى بزرگ است.
آیا در موضوعی مانند لزوم پردهنشین بودن زن (حجاب) چیزی جز نگاه جنسی به زن و تحقیر او وجود دارد؟
اسلام تحقیر و توهین به زن را تنها در موارد یاد شدهی بالا خلاصه نمیکند، توهین به زن از جمله معدود نقاط مشترک میان فرقههای مختلف اسلام است:
در وسائل الشیعه بابی وجود دارد با عنوان "مستحب بودن زندانی کردن زن در خانهی خودش یا خانهی شوهرش و (زن) نباید بدون نیاز از خانه خارج شود و نزد او هیچ مردی نرود" استحباب حبس المرأه فی بیتها او بیت زوجها، فلا تخرج لغیر حاجه و لایدخل احد من الرجال (وسائل الشیعه/جلد 20/ ابواب مقدمات النکاح و آدابه، باب 24)(آیا مستحب بودن زندانی کردن زن در خانه از دید اسلام، سمبل خشونت کور علیه زنان نیست؟)
در این باب احادیث متعددی وجود دارد:
1- در حدیث شمارهی 25048 از قول علی ابن ابیطالب میگوید: مردان از زمین خلق شدهاند همانا توجهشان به زمین است و زن از مرد خلق شده و همانان توجهش به مردان است، پس ای تودههای مردان، زنانتان را زندانی کنید!(3)
علی ابن ابیطالب در نهج البلاغه نیز توهینهای زنندهای را به زنان روا میدارد.
کلینی در کتاب الکافی :
همانا زنان سخن نفهم و عورت هستند پس عورت را با خانه بپوشانید و نفهمیشان را با سکوت (الکافی/جلد 5 صفحه 535) . (4)
قرآن نیز سخن از وجوب خانهنشین شدن زنان محمد با به میان میآورد:
وَقَرْنَ فِی بُیُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِینَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَكُمْ تَطْهِیرًا (احزاب/33) و در خانههایتان بمانید و آرایش ننمائید مانند آرایش کردن روزگار جاهلیت گذشته، و نماز برپا دارید و زكات بدهید و از الله و فرستادهاش پیروی نمائید، الله فقط میخواهد پلیدی را از شما اهل بیت بردارد و شما را پاك و پاكیزه گرداند.
همین موضوع است که قرآن سفارش نمود که اگر زنی دچار فحشا شد او را در خانه زندانی نمائید تا بمیرد:
وَاللاَّتِی یَأْتِینَ الْفَاحِشَةَ مِن نِّسَآئِكُمْ فَاسْتَشْهِدُواْ عَلَیْهِنَّ أَرْبَعةً مِّنكُمْ فَإِن شَهِدُواْ فَأَمْسِكُوهُنَّ فِی الْبُیُوتِ حَتَّىَ یَتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ أَوْ یَجْعَلَ اللّهُ لَهُنَّ سَبِیلًا (نساء/15) و از زنان شما كسانى كه مرتكب زنا میشوند چهار تن (مرد) از میان خود بر آنان گواه گیرید پس اگر گواهی دادند آنان را در خانهها نگاه دارید تا بمیرند یا الله راهى براى آنان قرار دهد.
تقریبا تمامی اموری که بر محمد و خانوادهاش واجب بود بر سایرین یا واجب است یا مستحب (5)، بنابراین میتوان گفت که در اینجا لااقل برای سایر زنان مسلمان خانه نشین شدن مستحب است.
توهین دیگری که اسلام نسبت به زنان روا داشته است همردیف قرار دادن آنان با سگ و الاغ است:
نماز مرد اگر در جلو او ستره (برای مشخص شدن حدود نماز) نباشد با حرکت الاغ، سگ سیاه و زن باطل میشود.... (سنن ابی داود/ كتاب الصلاه/ تفریع ابواب ما یقطع الصلاة و ما لا یقطعها) (6). همین حدیث در صحیح مسلم جلد 4 صفحه 224 نیز امده است(7).
البته مقایسهی زن با خر و سگ سیاه ناشی از نگاه اسلام به زنان است، این دین زن را موجودی کوتاه فکر مانند الاغ و شیطان مانند سگ سیاه میداند؛ زیرا اسلام زن را شیطان مینامد:
إِن یَدْعُونَ مِن دُونِهِ إِلاَّ إِنَاثًا وَإِن یَدْعُونَ إِلاَّ شَیْطَانًا مَّرِیدًا)نساء/117) آنهائی که (بتها) غیر از الله میخوانند مادگانی (جنس ماده) بیش نیستند و اینها که میخوانند چیزی جز شیطانی سرکش نیستند.
معتقد است که بتها در واقع جنس ماده (زن) بیش نیستند، در اینجا از تمثیل کثیفی استفاده شده و آن مقایسهی چیزی که الله از آن بیزار و آن را شیطانی مینامد با زنان است.
=========================================
پاورقی
(1)ان الله عزوجل لم یجعل الغیره للنساء وانما تغار المنكرات فاما المؤمنات فلا انما جعل الله الغیره للرجال لانه احل للرجال أربعا وماملكت یمینه ولم یجعل للمراه الا زوجها فاذا ارادت معه غیره كانت عند الله زانیه.
(2)یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ إِذَا تَدَایَنتُم بِدَیْنٍ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى فَاكْتُبُوهُ وَلْیَكْتُب بَّیْنَكُمْ كَاتِبٌ بِالْعَدْلِ وَلاَ یَأْبَ كَاتِبٌ أَنْ یَكْتُبَ كَمَا عَلَّمَهُ اللّهُ فَلْیَكْتُبْ وَلْیُمْلِلِ الَّذِی عَلَیْهِ الْحَقُّ وَلْیَتَّقِ اللّهَ رَبَّهُ وَلاَ یَبْخَسْ مِنْهُ شَیْئًا فَإن كَانَ الَّذِی عَلَیْهِ الْحَقُّ سَفِیهًا أَوْ ضَعِیفًا أَوْ لاَ یَسْتَطِیعُ أَن یُمِلَّ هُوَ فَلْیُمْلِلْ وَلِیُّهُ بِالْعَدْلِ وَاسْتَشْهِدُواْ شَهِیدَیْنِ من رِّجَالِكُمْ فَإِن لَّمْ یَكُونَا رَجُلَیْنِ فَرَجُلٌ وَامْرَأَتَانِ مِمَّن تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَدَاء أَن تَضِلَّ إْحْدَاهُمَا فَتُذَكِّرَ إِحْدَاهُمَا الأُخْرَى وَلاَ یَأْبَ الشُّهَدَاء إِذَا مَا دُعُواْ وَلاَ تَسْأَمُوْاْ أَن تَكْتُبُوْهُ صَغِیرًا أَو كَبِیرًا إِلَى أَجَلِهِ ذَلِكُمْ أَقْسَطُ عِندَ اللّهِ وَأَقْومُ لِلشَّهَادَةِ وَأَدْنَى أَلاَّ تَرْتَابُواْ إِلاَّ أَن تَكُونَ تِجَارَةً حَاضِرَةً تُدِیرُونَهَا بَیْنَكُمْ فَلَیْسَ عَلَیْكُمْ جُنَاحٌ أَلاَّ تَكْتُبُوهَا وَأَشْهِدُوْاْ إِذَا تَبَایَعْتُمْ وَلاَ یُضَآرَّ كَاتِبٌ وَلاَ شَهِیدٌ وَإِن تَفْعَلُواْ فَإِنَّهُ فُسُوقٌ بِكُمْ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَیُعَلِّمُكُمُ اللّهُ وَاللّهُ بِكُلِّ شَیْءٍ (بقره/282) ای كسانی كه ایمان آوردهاید! هنگامی كه بدهی مدت داری (به خاطر وام یا داد و ستد) به یكدیگر پیدا كنید، آن را بنویسید! و باید نویسندهای از روی عدالت، (سند را) در میان شما بنویسد! و كسی كه قدرت بر نویسندگی دارد، نباید از نوشتن - همان طور كه خدا به او تعلیم داده - خودداری كند! پس باید بنویسد، و آن كس كه حق بر عهده اوست، باید املا كند، و از خدا كه پروردگار اوست به پرهیزد، و چیزی را فروگذار ننماید! و اگر كسی كه حق بر ذمه اوست، سفیه یا (از نظر عقل) ضعیف (و مجنون) است، یا (به خاطر لال بودن،) توانایی بر املا كردن ندارد، باید ولی او (به جای او،) با رعایت عدالت، املا كند! و دو نفر از مردان (عادل) خود را (بر این حق) شاهد بگیرید! و اگر دو مرد نبودند، یك مرد و دو زن، از كسانی كه مورد رضایت و اطمینان شما هستند، انتخاب كنید! (و این دو زن، باید با هم شاهد قرار گیرند،) تا اگر یكی انحرافی یافت، دیگری به او یاد آوری كند. و شهود نباید به هنگامی كه آنها را (برای شهادت) دعوت میكنند، خودداری نمایند! و از نوشتن (بدهی خود،) چه كوچك باشد یا بزرگ، ملول نشوید (هر چه باشد بنویسید)! این، در نزد خدا به عدالت نزدیك تر، و برای شهادت مستقیم تر، و برای جلوگیری از تردید و شك (و نزاع و گفتگو) بهتر میباشد، مگر اینكه داد و ستد نقدی باشد كه بین خود، دست به دست میكنید. در این صورت، گناهی بر شما نیست كه آن را ننویسید. ولی هنگامی كه خرید و فروش (نقدی) میكنید، شاهد بگیرید! و نباید به نویسنده و شاهد، (به خاطر حقگویی،) زیانی برسد (و تحت فشار قرار گیرند)! و اگر چنین كنید، از فرمان پروردگار خارج شدهاید. از خدا به پرهیزید و خداوند به شما تعلیم میدهد، خداوند به همه چیز داناست.
(3) قال امیر المؤمنین: خلق الرجال من الارض وانما همهم فی الارض و خلقت المراه من الرجال و انما همها فی الرجال فاحبسوا نساءكم یا معاشر الرجال.
(4) إنما النساء عی و عورة فاستروا العوره بالبیوت واستروا العی بالسكوت.
(5)
تنها مورد استثنا عدم جواز ازدواج زنان محمد پس از مرگ وی میباشد.
(6)
قال قال رسول الله صلى الله علیه وسلم یقطع صلاة الرجل وقال عن سلیمان قال ابوذر یقطع صلاه الرجل اذا لم یكن بین یدیه قید اخره الرحل الحمار والكلب الاسود والمراه فقلت ما بال الاسود من الاحمر من الاصفر من الابیض فقال یا ابن اخی سالت رسول الله صلى الله علیه وسلم كما سالتنی فقال الكلب الاسود شیطان.
(7)
قال رسول الله صلى الله علیه وسلم:
اذا قام احدكم یصلى، فإنه یستره اذا كان بین یدیه مثل اخره الرحل. فاذا لم یكن بین یدیه مثل اخره الرحل، فانه یقطع صلاته الحمار و المراه و الكلب الاسود، قلت: یا ابا ذر، ما بال الكلب الاسود من الكلب الاحمر من الكلب الاصفر؟ قال: یا ابن اخى، سالت رسول الله صلى الله علیه وسلم كما سالتنى فقال الكلب الاسود شیطان.
(2)یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ إِذَا تَدَایَنتُم بِدَیْنٍ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى فَاكْتُبُوهُ وَلْیَكْتُب بَّیْنَكُمْ كَاتِبٌ بِالْعَدْلِ وَلاَ یَأْبَ كَاتِبٌ أَنْ یَكْتُبَ كَمَا عَلَّمَهُ اللّهُ فَلْیَكْتُبْ وَلْیُمْلِلِ الَّذِی عَلَیْهِ الْحَقُّ وَلْیَتَّقِ اللّهَ رَبَّهُ وَلاَ یَبْخَسْ مِنْهُ شَیْئًا فَإن كَانَ الَّذِی عَلَیْهِ الْحَقُّ سَفِیهًا أَوْ ضَعِیفًا أَوْ لاَ یَسْتَطِیعُ أَن یُمِلَّ هُوَ فَلْیُمْلِلْ وَلِیُّهُ بِالْعَدْلِ وَاسْتَشْهِدُواْ شَهِیدَیْنِ من رِّجَالِكُمْ فَإِن لَّمْ یَكُونَا رَجُلَیْنِ فَرَجُلٌ وَامْرَأَتَانِ مِمَّن تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَدَاء أَن تَضِلَّ إْحْدَاهُمَا فَتُذَكِّرَ إِحْدَاهُمَا الأُخْرَى وَلاَ یَأْبَ الشُّهَدَاء إِذَا مَا دُعُواْ وَلاَ تَسْأَمُوْاْ أَن تَكْتُبُوْهُ صَغِیرًا أَو كَبِیرًا إِلَى أَجَلِهِ ذَلِكُمْ أَقْسَطُ عِندَ اللّهِ وَأَقْومُ لِلشَّهَادَةِ وَأَدْنَى أَلاَّ تَرْتَابُواْ إِلاَّ أَن تَكُونَ تِجَارَةً حَاضِرَةً تُدِیرُونَهَا بَیْنَكُمْ فَلَیْسَ عَلَیْكُمْ جُنَاحٌ أَلاَّ تَكْتُبُوهَا وَأَشْهِدُوْاْ إِذَا تَبَایَعْتُمْ وَلاَ یُضَآرَّ كَاتِبٌ وَلاَ شَهِیدٌ وَإِن تَفْعَلُواْ فَإِنَّهُ فُسُوقٌ بِكُمْ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَیُعَلِّمُكُمُ اللّهُ وَاللّهُ بِكُلِّ شَیْءٍ (بقره/282) ای كسانی كه ایمان آوردهاید! هنگامی كه بدهی مدت داری (به خاطر وام یا داد و ستد) به یكدیگر پیدا كنید، آن را بنویسید! و باید نویسندهای از روی عدالت، (سند را) در میان شما بنویسد! و كسی كه قدرت بر نویسندگی دارد، نباید از نوشتن - همان طور كه خدا به او تعلیم داده - خودداری كند! پس باید بنویسد، و آن كس كه حق بر عهده اوست، باید املا كند، و از خدا كه پروردگار اوست به پرهیزد، و چیزی را فروگذار ننماید! و اگر كسی كه حق بر ذمه اوست، سفیه یا (از نظر عقل) ضعیف (و مجنون) است، یا (به خاطر لال بودن،) توانایی بر املا كردن ندارد، باید ولی او (به جای او،) با رعایت عدالت، املا كند! و دو نفر از مردان (عادل) خود را (بر این حق) شاهد بگیرید! و اگر دو مرد نبودند، یك مرد و دو زن، از كسانی كه مورد رضایت و اطمینان شما هستند، انتخاب كنید! (و این دو زن، باید با هم شاهد قرار گیرند،) تا اگر یكی انحرافی یافت، دیگری به او یاد آوری كند. و شهود نباید به هنگامی كه آنها را (برای شهادت) دعوت میكنند، خودداری نمایند! و از نوشتن (بدهی خود،) چه كوچك باشد یا بزرگ، ملول نشوید (هر چه باشد بنویسید)! این، در نزد خدا به عدالت نزدیك تر، و برای شهادت مستقیم تر، و برای جلوگیری از تردید و شك (و نزاع و گفتگو) بهتر میباشد، مگر اینكه داد و ستد نقدی باشد كه بین خود، دست به دست میكنید. در این صورت، گناهی بر شما نیست كه آن را ننویسید. ولی هنگامی كه خرید و فروش (نقدی) میكنید، شاهد بگیرید! و نباید به نویسنده و شاهد، (به خاطر حقگویی،) زیانی برسد (و تحت فشار قرار گیرند)! و اگر چنین كنید، از فرمان پروردگار خارج شدهاید. از خدا به پرهیزید و خداوند به شما تعلیم میدهد، خداوند به همه چیز داناست.
(3) قال امیر المؤمنین: خلق الرجال من الارض وانما همهم فی الارض و خلقت المراه من الرجال و انما همها فی الرجال فاحبسوا نساءكم یا معاشر الرجال.
(4) إنما النساء عی و عورة فاستروا العوره بالبیوت واستروا العی بالسكوت.
(5)
تنها مورد استثنا عدم جواز ازدواج زنان محمد پس از مرگ وی میباشد.
(6)
قال قال رسول الله صلى الله علیه وسلم یقطع صلاة الرجل وقال عن سلیمان قال ابوذر یقطع صلاه الرجل اذا لم یكن بین یدیه قید اخره الرحل الحمار والكلب الاسود والمراه فقلت ما بال الاسود من الاحمر من الاصفر من الابیض فقال یا ابن اخی سالت رسول الله صلى الله علیه وسلم كما سالتنی فقال الكلب الاسود شیطان.
(7)
قال رسول الله صلى الله علیه وسلم:
اذا قام احدكم یصلى، فإنه یستره اذا كان بین یدیه مثل اخره الرحل. فاذا لم یكن بین یدیه مثل اخره الرحل، فانه یقطع صلاته الحمار و المراه و الكلب الاسود، قلت: یا ابا ذر، ما بال الكلب الاسود من الكلب الاحمر من الكلب الاصفر؟ قال: یا ابن اخى، سالت رسول الله صلى الله علیه وسلم كما سالتنى فقال الكلب الاسود شیطان.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر