اسلام دینی است که یک سری دستوراتی را به پیروانش میدهد و بیان مینماید که در صورت اجرای آنها، پاداشی بزرگ نصیبشان میگردد.
در تقریبا تمام نوشتههائی که به زبان فارسی ترجمه شده است، از این پاداش بعنوان بهشت یاد میگردد.اینکه کلمهی بهشت ریشهاش چیست و در ایران باستان به چه معنائی بکار برده میشد، در حیطهی بحث ما نیست.هنگامیکه یک فرد مسلمان، این کلمه را میشنود به یاد پاداشی میافتد که ممکن است الله بخاطر بندگی او، به وی پس از مرگ ببخشد.هرگاه سخن از بهشت میشود، جائی را در ذهن تجسم میکنیم که کسی نمیتواند وصف آنرا بیان نماید؛
آیا الله نیز چنین استنباطی از پاداشی که قرار است به کسی ببخشد که در هنگام زنده بودنش، بندگی او را نموده، داشته است؟
اسلام از این پاداش بعنوان جنت یاد مینماید، کلمهای که به معنای باغ میباشد.بنابراین؛ نه من و نه هیچکس دیگری اجازه ندارد که ذهنیات خویش را بعنوان پاداشی که در انتظار بندگی کنندگان الله است، القا نماید.
آیا الله نیز چنین استنباطی از پاداشی که قرار است به کسی ببخشد که در هنگام زنده بودنش، بندگی او را نموده، داشته است؟
اسلام از این پاداش بعنوان جنت یاد مینماید، کلمهای که به معنای باغ میباشد.بنابراین؛ نه من و نه هیچکس دیگری اجازه ندارد که ذهنیات خویش را بعنوان پاداشی که در انتظار بندگی کنندگان الله است، القا نماید.
لذا به سخنان و تعاریفی که بیان کنندهی چنین پاداشی، از این پاداش ارائه میدهد؛ میپردازم:
سرزمینی که اسلام در آنجا آغاز به انتشار نمود، سرزمینی بود گرم و کم آب، پس بهترین چیز ممکن برای مردم این سرزمین، آب بود؛ آبی که برای استفاده از آن، نیاری به صرف انرژی نباشد؛ این همان چشمه است؛ چشمهای که بتواند رویای داشتن باغی پر از درختان شاخه در شاخه با انواع میوهها را برآورده نماید.
سرزمینی که اسلام در آنجا آغاز به انتشار نمود، سرزمینی بود گرم و کم آب، پس بهترین چیز ممکن برای مردم این سرزمین، آب بود؛ آبی که برای استفاده از آن، نیاری به صرف انرژی نباشد؛ این همان چشمه است؛ چشمهای که بتواند رویای داشتن باغی پر از درختان شاخه در شاخه با انواع میوهها را برآورده نماید.
قرآن نیز با آگاهی به آرزوی همین مردم بود که بیان نمود:
قُلْ أَذَلِكَ خَیْرٌ أَمْ جَنَّةُ الْخُلْدِ الَّتِی وُعِدَ الْمُتَّقُونَ كَانَتْ لَهُمْ جَزَاء وَمَصِیرًا فرقان/15) ) بگو آیا این بهتر است یا باغی همیشگی (همیشه شرسبز) كه به پرهیزگاران وعده داده شده است كه پاداش و سرانجام آنان است.فِی جَنَّةٍ عَالِیَة(الحاقه/2) در باغی برین (بسیار بالا )
قُطُوفُهَا دَانِیَةٌ (الحاقه/23) ) میوه هایش در دسترس.
و آیات مشابه بسیار......
اما نظر به حریص بودن انسانها، اعراب نیز به یک باغ قانع نبودند، این بود که الله یک باغ همرا به چشمهای جاری را به دو باغ تبدیل نمود:
وَلِمَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ جَنَّتَانِ رحمن/46) ) و براى كسى كه از ایستادن در پیشگاه پروردگارش [براى حساب در حشر] هراسیده باشد، دو باغ است.ذَوَاتَا أَفْنَانٍ رحمن/48) ) در آن دو باغ، درختان) شاخه در شاخهاند.فِیهِمَا عَیْنَانِ تَجْرِیَانِ رحمن/ 50) ) در آن دو (باغ) دو چشمه روان است.فِیهِمَا مِن كُلِّ فَاكِهَةٍ زَوْجَانِ رحمن/52) ) در آن دو (باغ) از هر میوهاى دو نمونه است.
الله دو باغ را به چهار باغ تبدیل مینماید؛
وَمِن دُونِهِمَا جَنَّتَانِ رحمن/62) ) و پائین تر از آن دو، دو باغ دیگر است.مُدْهَامَّتَانِ رحمن/64) ) که از (زیادی) سرسبزی به سیاهی مىنماید.فِیهِمَا عَیْنَانِ نَضَّاخَتَانِ رحمن/66) ) در آن دو (باغ) دو چشمه همیشه جوشان است.
اما اعراب باز به چهار باغ راضی نبودند، این بود که الله وعدهی باغهائی زیاد و بیشمار را به آنها داد:
إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی مَقَامٍ أَمِینٍدخان/51) ) همانا پرهیزگاران در جایگاهی امن هستند.
فِی جَنَّاتٍ وَعُیُونٍ دخان/52) ) در (میان) باغها و چشمهها.إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَنَهَرٍ قمر/54) ) در حقیقت مردم پرهیزگار در میان باغها و نهرهایند.و وسعت این باغها را به اندازهی کل گیتی، گسترش داد:
وَسَارِعُواْ إِلَى مَغْفِرَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِینَ آل عمران/133) ) وبشتابید برای رسیده به بخششی (مغفرت) از پروردگارتان و (رسیدن) به باغی که پهنای آن آسمان و زمین است که برای پرهیزگاران آماده شده است.سَابِقُوا إِلَى مَغْفِرَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا كَعَرْضِ السَّمَاء وَالْأَرْضِ أُعِدَّتْ لِلَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ ذَلِكَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَن یَشَاءُ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِحدید/21) ) و بشتابید برای رسیده به بخششی (مغفرت) از پروردگارتان و (رسیدن) به باغی که پهنای مانند پهنای آسمان و زمین است، و آماده شده برای كسانی كه به الله و فرستادگانش ایمان آوردهاند، این بخشش الهی است (که) به هر كس بخواهد میدهد، و الله صاحب بخشش بزرگی است.
قرآن نیز از خوردنیهای آنها غافل نشد؛
وَفَاكِهَةٍ مِّمَّا یَتَخَیَّرُونَ واقعه/20) ) و میوه هائی از هر نوع كه مایل باشند.وَلَحْمِ طَیْرٍ مِّمَّا یَشْتَهُونَ (واقعه/21) ) و گوشت پرنده از هر نوع كه بخواهند.وَفَاكِهَةٍ كَثِیرَةٍ واقعه/32) ) و میوه های فراوان.
لَّا مَقْطُوعَةٍ وَلَا مَمْنُوعَةٍ واقعه/33) ) که هرگز قطع و ممنوع نمیشود.وَأَمْدَدْنَاهُم بِفَاكِهَةٍ وَلَحْمٍ مِّمَّا یَشْتَهُونَ طور/22) ) و همواره از انواع میوهها و گوشتها - از هر نوع که بخواهند - در اختیارشان می گذاریم!فَوَاكِهُ وَهُم مُّكْرَمُونَ صافات/42) ) میوههای گوناگون پر ارزش، و آنها مورد احترامند
اما پرسشی که مطرح میشد این بود که آیا آب و میوهها تنها نعمتهای این باغ هستند؟
آیا آب چشمههای این باغ گندیده میشوند؟
الله نیز این ابهامها را از آنها زدود و به آنها چشمههائی از شراب ناب و عسل بسیار خوشمزه و شیری که مزهاش با گذر زمان تغییر نمیکند، را داد:
مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِی وُعِدَ الْمُتَّقُونَ فِیهَا أَنْهَارٌ مِّن مَّاء غَیْرِ آسِنٍ وَأَنْهَارٌ مِن لَّبَنٍ لَّمْ یَتَغَیَّرْ طَعْمُهُ وَأَنْهَارٌ مِّنْ خَمْرٍ لَّذَّةٍ لِّلشَّارِبِینَ وَأَنْهَارٌ مِّنْ عَسَلٍ مُّصَفًّى وَلَهُمْ فِیهَا مِن كُلِّ الثَّمَرَاتِ وَمَغْفِرَةٌ مِّن رَّبِّهِمْ كَمَنْ هُوَ خَالِدٌ فِی النَّارِ وَسُقُوا مَاء حَمِیمًا فَقَطَّعَ أَمْعَاءهُمْ محمد/15) ) مثال باغی که برای پرهیزگاران وعده داده شده است (باغی است) در آن جویهائی است از آبی که هرگز گندیده نخواهد شد ، و جویهایى از شیرى كه مزهاش تغییرناپذیر است، و جویهایى از شراب لذتبخش برای کسانیکه آنرا مینوشند، و جویهایى از عسل پالوده است، و برایشان در آنجا همه گونه میوه هست، و نیز آمرزشى از جانب پروردگارشان، (آیا اینها) همانند كسى است كه جاودانه در آتش است؟ و به آنان آبى جوشان نوشانده مىشود كه دل و رودههایشان را پاره پاره مىكند.فِی جَنَّاتِ النَّعِیمِ (صافات/43) ) در باغهاى پر نعمت.فِی جَنَّاتٍ وَعُیُونٍ دخان/52) ) در میان باغها و چشمهها.إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَنَعِیمٍ (طور/17) ) ولی پرهیزگاران در میان باغهای بهشت و نعمتهای فراوان جای دارند،.فِی جَنَّاتٍ وَعُیُونٍ دخان/52) ) در باغها و چشمه ها (هستند ).حتی برای یکی از چشمهها، نامی هم نهاده شده است؛
عَیْنًا فِیهَا تُسَمَّى سَلْسَبِیلًا انسان/18) ) از چشمهای در بهشت كه نامش سلسبیل است.
قُلْ أَذَلِكَ خَیْرٌ أَمْ جَنَّةُ الْخُلْدِ الَّتِی وُعِدَ الْمُتَّقُونَ كَانَتْ لَهُمْ جَزَاء وَمَصِیرًا فرقان/15) ) بگو آیا این بهتر است یا باغی همیشگی (همیشه شرسبز) كه به پرهیزگاران وعده داده شده است كه پاداش و سرانجام آنان است.فِی جَنَّةٍ عَالِیَة(الحاقه/2) در باغی برین (بسیار بالا )
قُطُوفُهَا دَانِیَةٌ (الحاقه/23) ) میوه هایش در دسترس.
و آیات مشابه بسیار......
اما نظر به حریص بودن انسانها، اعراب نیز به یک باغ قانع نبودند، این بود که الله یک باغ همرا به چشمهای جاری را به دو باغ تبدیل نمود:
وَلِمَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ جَنَّتَانِ رحمن/46) ) و براى كسى كه از ایستادن در پیشگاه پروردگارش [براى حساب در حشر] هراسیده باشد، دو باغ است.ذَوَاتَا أَفْنَانٍ رحمن/48) ) در آن دو باغ، درختان) شاخه در شاخهاند.فِیهِمَا عَیْنَانِ تَجْرِیَانِ رحمن/ 50) ) در آن دو (باغ) دو چشمه روان است.فِیهِمَا مِن كُلِّ فَاكِهَةٍ زَوْجَانِ رحمن/52) ) در آن دو (باغ) از هر میوهاى دو نمونه است.
الله دو باغ را به چهار باغ تبدیل مینماید؛
وَمِن دُونِهِمَا جَنَّتَانِ رحمن/62) ) و پائین تر از آن دو، دو باغ دیگر است.مُدْهَامَّتَانِ رحمن/64) ) که از (زیادی) سرسبزی به سیاهی مىنماید.فِیهِمَا عَیْنَانِ نَضَّاخَتَانِ رحمن/66) ) در آن دو (باغ) دو چشمه همیشه جوشان است.
اما اعراب باز به چهار باغ راضی نبودند، این بود که الله وعدهی باغهائی زیاد و بیشمار را به آنها داد:
إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی مَقَامٍ أَمِینٍدخان/51) ) همانا پرهیزگاران در جایگاهی امن هستند.
فِی جَنَّاتٍ وَعُیُونٍ دخان/52) ) در (میان) باغها و چشمهها.إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَنَهَرٍ قمر/54) ) در حقیقت مردم پرهیزگار در میان باغها و نهرهایند.و وسعت این باغها را به اندازهی کل گیتی، گسترش داد:
وَسَارِعُواْ إِلَى مَغْفِرَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِینَ آل عمران/133) ) وبشتابید برای رسیده به بخششی (مغفرت) از پروردگارتان و (رسیدن) به باغی که پهنای آن آسمان و زمین است که برای پرهیزگاران آماده شده است.سَابِقُوا إِلَى مَغْفِرَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا كَعَرْضِ السَّمَاء وَالْأَرْضِ أُعِدَّتْ لِلَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ ذَلِكَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَن یَشَاءُ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِحدید/21) ) و بشتابید برای رسیده به بخششی (مغفرت) از پروردگارتان و (رسیدن) به باغی که پهنای مانند پهنای آسمان و زمین است، و آماده شده برای كسانی كه به الله و فرستادگانش ایمان آوردهاند، این بخشش الهی است (که) به هر كس بخواهد میدهد، و الله صاحب بخشش بزرگی است.
قرآن نیز از خوردنیهای آنها غافل نشد؛
وَفَاكِهَةٍ مِّمَّا یَتَخَیَّرُونَ واقعه/20) ) و میوه هائی از هر نوع كه مایل باشند.وَلَحْمِ طَیْرٍ مِّمَّا یَشْتَهُونَ (واقعه/21) ) و گوشت پرنده از هر نوع كه بخواهند.وَفَاكِهَةٍ كَثِیرَةٍ واقعه/32) ) و میوه های فراوان.
لَّا مَقْطُوعَةٍ وَلَا مَمْنُوعَةٍ واقعه/33) ) که هرگز قطع و ممنوع نمیشود.وَأَمْدَدْنَاهُم بِفَاكِهَةٍ وَلَحْمٍ مِّمَّا یَشْتَهُونَ طور/22) ) و همواره از انواع میوهها و گوشتها - از هر نوع که بخواهند - در اختیارشان می گذاریم!فَوَاكِهُ وَهُم مُّكْرَمُونَ صافات/42) ) میوههای گوناگون پر ارزش، و آنها مورد احترامند
اما پرسشی که مطرح میشد این بود که آیا آب و میوهها تنها نعمتهای این باغ هستند؟
آیا آب چشمههای این باغ گندیده میشوند؟
الله نیز این ابهامها را از آنها زدود و به آنها چشمههائی از شراب ناب و عسل بسیار خوشمزه و شیری که مزهاش با گذر زمان تغییر نمیکند، را داد:
مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِی وُعِدَ الْمُتَّقُونَ فِیهَا أَنْهَارٌ مِّن مَّاء غَیْرِ آسِنٍ وَأَنْهَارٌ مِن لَّبَنٍ لَّمْ یَتَغَیَّرْ طَعْمُهُ وَأَنْهَارٌ مِّنْ خَمْرٍ لَّذَّةٍ لِّلشَّارِبِینَ وَأَنْهَارٌ مِّنْ عَسَلٍ مُّصَفًّى وَلَهُمْ فِیهَا مِن كُلِّ الثَّمَرَاتِ وَمَغْفِرَةٌ مِّن رَّبِّهِمْ كَمَنْ هُوَ خَالِدٌ فِی النَّارِ وَسُقُوا مَاء حَمِیمًا فَقَطَّعَ أَمْعَاءهُمْ محمد/15) ) مثال باغی که برای پرهیزگاران وعده داده شده است (باغی است) در آن جویهائی است از آبی که هرگز گندیده نخواهد شد ، و جویهایى از شیرى كه مزهاش تغییرناپذیر است، و جویهایى از شراب لذتبخش برای کسانیکه آنرا مینوشند، و جویهایى از عسل پالوده است، و برایشان در آنجا همه گونه میوه هست، و نیز آمرزشى از جانب پروردگارشان، (آیا اینها) همانند كسى است كه جاودانه در آتش است؟ و به آنان آبى جوشان نوشانده مىشود كه دل و رودههایشان را پاره پاره مىكند.فِی جَنَّاتِ النَّعِیمِ (صافات/43) ) در باغهاى پر نعمت.فِی جَنَّاتٍ وَعُیُونٍ دخان/52) ) در میان باغها و چشمهها.إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَنَعِیمٍ (طور/17) ) ولی پرهیزگاران در میان باغهای بهشت و نعمتهای فراوان جای دارند،.فِی جَنَّاتٍ وَعُیُونٍ دخان/52) ) در باغها و چشمه ها (هستند ).حتی برای یکی از چشمهها، نامی هم نهاده شده است؛
عَیْنًا فِیهَا تُسَمَّى سَلْسَبِیلًا انسان/18) ) از چشمهای در بهشت كه نامش سلسبیل است.
البته معلوم نیست که این چشمه در باغ کدامیک از مومنان قرار دارد!زیرا الله میگوید که چشمهای با این عنوان وجود دارد.
اما از دید شخصی که در میان گرما زندگی مینماید، یکی از مهمترین نعمتها، سایه است.این بود که الله سایه را هم بر نعمتهای بیشمارش برای آنها افزود؛
مَّثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِی وُعِدَ الْمُتَّقُونَ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ أُكُلُهَا دَآئِمٌ وِظِلُّهَا تِلْكَ عُقْبَى الَّذِینَ اتَّقَواْ وَّعُقْبَى الْكَافِرِینَ النَّارُ رعد/35) ) مثال باغی که برای پرهیزگاران وعده داده شده است (باغی است) در آن جویهائی است از زیر آنها جاری است و خوردنیها و سایه آن همیشگى است، این سرانجام پرهیزگاران است، و سرانجام كافران آتش جهنم است.
فِی سِدْرٍ مَّخْضُودٍ واقعه/28) ) در [زیر] درختان كنار بىخار.چرا کنار؟
زیرا درختی است که الله آنرا میشناسد.
اما از دید شخصی که در میان گرما زندگی مینماید، یکی از مهمترین نعمتها، سایه است.این بود که الله سایه را هم بر نعمتهای بیشمارش برای آنها افزود؛
مَّثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِی وُعِدَ الْمُتَّقُونَ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ أُكُلُهَا دَآئِمٌ وِظِلُّهَا تِلْكَ عُقْبَى الَّذِینَ اتَّقَواْ وَّعُقْبَى الْكَافِرِینَ النَّارُ رعد/35) ) مثال باغی که برای پرهیزگاران وعده داده شده است (باغی است) در آن جویهائی است از زیر آنها جاری است و خوردنیها و سایه آن همیشگى است، این سرانجام پرهیزگاران است، و سرانجام كافران آتش جهنم است.
فِی سِدْرٍ مَّخْضُودٍ واقعه/28) ) در [زیر] درختان كنار بىخار.چرا کنار؟
زیرا درختی است که الله آنرا میشناسد.
وَطَلْحٍ مَّنضُودٍ (واقعه/29) و در سایه درخت طلح پربرگ به سر میبرند (درختی است خوشرنگ و خوشبو).
وَظِلٍّ مَّمْدُودٍ واقعه/ 30) ) و سایه كشیده و گسترده.وَدَانِیَةً عَلَیْهِمْ ظِلَالُهَا وَذُلِّلَتْ قُطُوفُهَا تَذْلِیلًا ﴿انسان/۱۴﴾ و سایه ها[ى درختان] به آنان نزدیك است و میوه هایش [براى چیدن] رام.
حتی برای آنها هم در باغهایشان هم الله آبشارهائی را قرار داده است:
وَمَاء مَّسْكُوب واقعه/31) ) وآبى ریزان.(به حالت آبشار)
حتی برای آنها هم در باغهایشان هم الله آبشارهائی را قرار داده است:
وَمَاء مَّسْكُوب واقعه/31) ) وآبى ریزان.(به حالت آبشار)
این آیه نشان میدهد که اعراب زمان پیامبر اسلام اصطلاحی بنام آبشار نداشتند، زیرا در منطقه ای بودند که از آب کافی بیهره بود.
پس یکی از آرزوهای دیرینهی اعراب منطقهی مکه، برآورده شد؛ اما آنها تنها به باغ راضی نبودند؛ این بود که الله به آنها وعدهی داشتن اتاقی را در میان باغهایش داد:
وَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَنُبَوِّئَنَّهُم مِّنَ الْجَنَّةِ غُرَفًا تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا نِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِینَ عنکبوت/58) ) کسانی كه ایمان آوردند و عمل نیکو انجام دادند آنها را در اتاقهائی از باغ(اتاقش از تنه ی درختان است) جای میدهیم كه جویها در زیر آن جاری است، جاودانه در آن خواهند ماند، چه خوبست پاداش عمل كنندگان.
پس یکی از آرزوهای دیرینهی اعراب منطقهی مکه، برآورده شد؛ اما آنها تنها به باغ راضی نبودند؛ این بود که الله به آنها وعدهی داشتن اتاقی را در میان باغهایش داد:
وَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَنُبَوِّئَنَّهُم مِّنَ الْجَنَّةِ غُرَفًا تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا نِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِینَ عنکبوت/58) ) کسانی كه ایمان آوردند و عمل نیکو انجام دادند آنها را در اتاقهائی از باغ(اتاقش از تنه ی درختان است) جای میدهیم كه جویها در زیر آن جاری است، جاودانه در آن خواهند ماند، چه خوبست پاداش عمل كنندگان.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر