در بسیاری از فرهنگها، هنگامی که شخص جادوگر دغلکاری را میخواهند ترسیم نمایند، او را بصورت پیرزنی زشت رسم مینمایند.
الله، خدای مسلمانان، خطاب به دگراندیشان زمان محمد (بت پرستان) بیان مینماید که این بتها در واقع زنان شیطانی بیش نیستند:
إِن یَدْعُونَ مِن دُونِهِ إِلاَّ إِنَاثًا وَإِن یَدْعُونَ إِلاَّ شَیْطَانًا مَّرِیدًا)نساء/117) آنهائی که غیر از الله میخوانند مادگانی (جنس ماده)بیش نیستند و اینها که میخوانند جز شیطانی سرکش (چیز دیگری) نیستند. .
او حتی از نامیده شدن فرشتگان به عنوان دختر خشمگین میگردد:
أَفَأَصْفَاكُمْ رَبُّكُم بِالْبَنِینَ وَاتَّخَذَ مِنَ الْمَلآئِكَةِ إِنَاثًا إِنَّكُمْ لَتَقُولُونَ قَوْلًا عَظِیمًا(اسرا/40)" آیا برای شما پسر را بر میگزیند(اختصاص میدهد) و فرشتگان را ماده را میگرداند؟ همانا شما گفتار بسیار (زشت) بزرگی بیان میکنید .
و یجعلون لله البنات سبحنه و لهم مما یشتهون(نحل/57 ) و براى الله دخترانى قرار میدهند، منزه است او؛ و براى خودشان آنچه را میل دارند(پسر).
قرآن در اینجا به شدت تحت تأثیر فرهنگ مردسالار عرب قرار گرفته، برای رد اینکه الله دارای فرزند نیست گفته "اگر هم فرضا الله که توانای مطلق است میخواست فرزندی داشته باشد از میان جنس برتر برمیگزید":
لَوْ أَرَادَ اللَّهُ أَنْ یَتَّخِذَ وَلَدًا لَّاصْطَفَى مِمَّا یَخْلُقُ مَا یَشَاءُ سُبْحَانَهُ هُوَ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ (زمر/4) اگر الله اداره کرده بود که فرزندی داشته باشد، آن (فرزند) را از میان آن چیز (بهتر)ی که خلق می کرد، بر میگزید، اما او پاکیزه است، او الله یگانه بسیار خشمگین است.
أَمِ اتَّخَذَ مِمَّا یَخْلُقُ بَنَاتٍ وَأَصْفَاكُم بِالْبَنِینَ (زخرف/16) آیا (الله) از چیزی که خود خلق نموده برای خودش دختر را انتخاب میکند و به شما پسر میدهد!
و یا در اینجا که از دختر کاملا ابراز بیزاری میکند:
فَاسْتَفْتِهِمْ أَلِرَبِّكَ الْبَنَاتُ وَلَهُمُ الْبَنُونَ (صافات/149) از ایشان استفتا کن که ایات ایا برای خودشان پسر میخواهند و برای الله دختر.
أَمْ خَلَقْنَا الْمَلَائِكَةَ إِنَاثًا وَهُمْ شَاهِدُونَ (صافات/150) ایا ما فرشتگان را دختر افریدم و اینان گواه بودند؟
أَصْطَفَى الْبَنَاتِ عَلَى الْبَنِینَ (صافات/152) دختر را بر پسر ترجیح داد؟
مَا لَكُمْ كَیْفَ تَحْكُمُونَ (صافات/154) شما را چه شده است؟ چگونه حکم میکنید؟
أَمْ لَكُمْ سُلْطَانٌ مُّبِینٌ (صافات/ 156) ایا دلیلی دارید؟
و آیات دیگری که در قران وجود دارد.
بنابراین الله هم از اینکه فرشتگانش را دختر بنامند خشمگین میگردد و هم بتها را زنان شیطانی بیش نمیداند.
در روایات گوناگونی محمد زنان را مانند شیطان میداند:
عن عبد الله بن الصامت، عن أبی ذر رضی الله عنه ، قال: قال رسولُ الله صلى الله علیه وسلم:
یَقْطَعُ صَلاَةَ الرَّجُلِ؛ إِذَا لَمْ یَكُنْ بَیْنَ یَدَیْهِ قِیدُ آخِرَةِ الرَّحْلِ (1): الحِمَارُ، وَالكَلْبُ الأسْوَدُ، وَالمرْأةُ.فَقُلْتُ: ماَ بَالُ الأسْوَدِ، مِنَ الأحْمَرِ، مِنَ الأصْفَرِ، مِنَ الأبْیَضِ؟ قَالَ: یَا ابْنَ أخِی! سَألْتُ رَسُولَ اللهِ صلى الله علیه وسلم كَمَا سَألْتَنی، فَقَال: الكَلْبُ الأسْوَدُ شَیْطَانٌ. رواه مسلم (4/228)
از عبدالله ابن صامت از ابوذر (روایت است که) فرستاده ی الله گفت:
سه چیز نماز را باطل میکند در صورتیکه جلوش چیزی به بلندی زین اسب(ستره) نباشد: خر، سگ سیاه، و زن. گفت: ای پسر برادرم! از فرستاده ی الله (ص) پرسیدم همان پرسش که تو از من کردی(چه چیزی در سگ سیاه وجود دارد که او را از سگ قرمز و زرد متمایز میکند؟) پس گفت: سگ سیاه یک شیطان است.”
در اینجا چون "و" بین موارد یاد شده "و" عطف میباشد؛ پس اثبات حکم یکی، بر دیگری نیز ثابت است؛ زیرا در اینجا پرسشگر تنها از تفاوت سگهای سیاه و سفید و .... پرسیده است.
مشابه این حدیث در منابع شیعی نیز وجود دارد .
البته این حدیثها کاملا در راستای آیهی یاده شدهی قرآن میباشد.
به نظر میرسد که اسلام در این شیطان سازی تنها نیست و ادیان ایران باستا ن نیز چنین اعتقاداتی داشتند؛ اما از دینی که خود را یگانه رهائی بخش دهندهی انسانها میداند به هیچ عنوان چنین ستمی در حق مادران، خواهران، همسران و دختران ما پذیرفته نیست.
در اعتقادات زُروانی که مادر ادیان ایران باستان میباشد، گفته شده که زن موجودی است اهریمنی.
منابعی در زمان ساسانیان (دو کتاب بُندَهش و گزیدههای زاداسپرم) و منابع ارمنی و سریانی در خصوص شناخت آیینهای زروانی وجود دارد.
(داستان زیر در منابع ارمنی و سریانی است؛ شناخت زروان:
در آغاز جهان تنها زُروان وجود داشت.
او مدت زیادی در آرزوی فرند بود، اما فرزنددار نمیشد تا اینکه به امکان داشتن فرزند در خود شک نمود؛ پس از مدتی در زهدان او دو همزاد(دوقلو) شکل گرفت؛ هرمزد که نتیجهی آرزوی پاک او بود و اهریمن که نتیجهی شک او در چنین امکانی بود.
زُروان پس از اگاهی از این موضوع، اراده کرد هریک از این دو که زودتر زاده شد، فرمانروائی جهان را به او بدهد.
هرمز از همه چیز آگاه بود و اهریمن را نیز از این خواست پدر آگاه نمود؛ او که از اهریمن بزرگتر و به دهانهی زهدان نزدیکتر بود و چون برای اهریمن اماکن زودتر زاده شدن را نبود، به ناچار زهدان پدر خویش را درید و زودتر از هرمزد به دنیا آمد.
او دارای چهرهی کاملا زشتی بود و زُروان دانست که این نمیتواند همان موجود مورد انتظار او باشد، ولی به ناچار فرمانروائی گیتی را به او داد، اما هرمزد زاده شد و زُروان دانست که این همان فرزند مورد انتظار است.
زروان به اهریمن گفت که تو برای 9000 سال در جهان مادی حکومت خواهی کرد و سپس همهی هستی در اختیار هرمزد است و به هرمزد هم فرمانروائی جهان روحانی را داد.)
اسلام هم این روایت را با اندکی تغییر، میپذیرد؛ زیرا در این دین، انسان (حوا) از مرد (آدم) آفریده شد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر