۱۳۹۴ خرداد ۲۴, یکشنبه

ابعاد مختلف روزه در اسلام و تناقضات قرآن در این باره
     پس از اینکه محمد به مدنیه هجرت نمود، مسلمانان در وضعیت معیشتی خوبی قرار نداشتند، بسیاری از آنها از تأمین ابتدائی‌ترین نیاز خویش هم ناتوان بودند؛ او در فکر راهی بود تا بتواند به اینگونه مسلمانان کمک نماید، بنابراین در سال دوم هجری بود که این آیه را از سوی خدایش، الله، بیان نمود:
     یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ كُتِبَ عَلَیْكُمُ الصِّیَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ (بقره/183) اى كسانى كه ایمان آورده‏اید، روزه بر شما نوشته(واجب) شده است همان گونه كه بر كسانى پیش از شما نوشته شده بود، باشد كه پرهیزگارى كنید.
      در این آیه بیان شده ایست که ما روزه را بر شما مسلمانان واجب گردانیدیم، همانگونه که بر دینهای پیش از تو واجب بود، (منظور از دینهای پیش از تو تنها یهودیت و مسیحیت است زیرا اسلام دین دیگری را به رسمیت نمی‌شناسد)
      در میان دو دینی که خود را ابراهیمی می‌دانستند(یهودیت و مسیحیت) روزه نیز رواج داشت، روزه از عبادتهای یهودیان بوده، در عهد عتیق(تورات) اشاره شده است که موسی پس از دریافت الواح از یهوَه(خدای یهودیان) چهل شبانه روز در کوه طور از خوردن و آشامیدن خودداری نمود.(خروج 34:29)
     معمولا روزه‌ی یهودیان در اوقات سختی بوده است، هدف آنهان دور کردن خشم خداشان بود؛ مثلا داود در هنگام بیماری سخت پسرش اقدام به روزه‌داری نمود، همچنین یهودیان در روزی که روز خشم یهوده می‌دانند یعنی روز تخریب معبد اورشلیم، روز می‌گیرند.
بر اساس گفته‌های تورات پیروان عیسی روزه نمی‌گرفتند:
     عیسی ایشان را گفت که آیا تواند شد که پسران در عروسی غمگین گردند تا آن‌که داماد با ایشان است، لیکن آن روزی که داماد از ایشان گرفته شود آن‌گاه صائم خواهند گردید.( یوئیل 11:21).
      البته در انجیل متی آمده است که عیسی چهل شبانه‌روز در بیابان روزه گرفت(متی 4:2) و همچنین وی معتقد بود که دیو تنها با روزه و دعا در آن هنگام از بدن انسان خارج می‌گردد. (متی 17:21)
در کیش ایرانی زرتشتی، روزه داری و صدمه زدن به بدن خویس کاری پست و گناهی بزرگ به شما می‌آید.( ندیداد فرگرد سوم /بخش 33).
     محمد در ابتدا نمی‌دانست که کیفیت روزه در سایر ادایان ابراهیمی چگونه است:
      فَكُلِی وَاشْرَبِی وَقَرِّی عَیْنًا فَإِمَّا تَرَیِنَّ مِنَ الْبَشَرِ أَحَدًا فَقُولِی إِنِّی نَذَرْتُ لِلرَّحْمَنِ صَوْمًا فَلَنْ أُكَلِّمَ الْیَوْمَ إِنسِیًّا (مریم/26)و بخور و بنوش و دیده روشن دار پس اگر كسى از آدمیان را دیدى بگوى من براى الله رحمان روزه نذر كرده‏ام و امروز مطلقا با انسانى سخن نخواهم گفت.
     این آیه نشان میدهد که گمان قرآن از روزه ی ادیان پیش از مسیح عدم تکلم است؛ سوره ی مریم در مکه بیان شده و هنوز پیامبر اسلام واجب بودن روزه را اعلام نکرده بود. 
      محمد ابن عبدالله در ابتدای بیان وجوب روزه در کیفیت آن دچار سردرگرمی بود، او در قرآنش می‌گوید:
      أَیَّامًا مَّعْدُودَاتٍ فَمَن كَانَ مِنكُم مَّرِیضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَیَّامٍ أُخَرَ وَعَلَى الَّذِینَ یُطِیقُونَهُ فِدْیَةٌ طَعَامُ مِسْكِینٍ فَمَن تَطَوَّعَ خَیْرًا فَهُوَ خَیْرٌ لَّهُ وَأَن تَصُومُواْ خَیْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ (بقره/184) چند روز  انگشت‌شماری را (روزه باشید) و كسانی  از شما که بیمار یا مسافر باشند، روزهای دیگری را (روزه بگیرند)، و خوراک به مسکین دادن برای کسانیکه توانائیش را دارند،  و  (ولی) كسی كه از روی میل پذیرای کار نیک باشد برای او بهتر است؛ پس اگر روزه بگیرید برایش  بهتر است اگر بدانید.(1) 
      در اینجا از "ایاما معدودات" نام برده شده که واژه‌ای است نکره و بدان معنا که روز خاصی مد نظر نبوده است، اگر کسی در سفر یا بیمار باشد روز دیگری را باید روزه بگیرد و در ادامه بیان شده که اگر کسی توانائی را دارد فدیه بدهد، در اینجا منظور ار توانائی همان توانائی مالی و خوراک دادن به مسکین است ولی اگر  او هم روزه بگیره به تقوا نزدیکتر است، در اینجا هر توانگری می‌تواند بگوید که من بجای روزه گرفتن فدیه می‌دهم( یادمان باشد که در آن زمان و پیش از حکم جهاد بیشتر مردم مسلمان فقیر بودند و غذا دادن به فقیر برای بسیاری از مردم از روزه گرفتن سخت تر بود)، پس او مخیر است زیرا در ادامه بیان شده است که اگر شما روزه بگیرید به تقوا نزدیکتر است.
 از دید اسلام بر کسی که توانائی روزه را ندارد(مانند بیماران و  سالخوردگان) نه تنها روزه گرفتن واجب نیست بلکه خوردن و فدیه دادن بهتر است در صورتیکه در اینجا بیان شده است.
     ترجمه‌های فارسی "یطیقونه" به معنای عدم توانائی ترجمه شده که کاملا اشتباه است، در اینجا منظور از توانائی، توانائی مالی است نه جسمی، زیرا ادامه‌ی آیه شرح این توانائی(یطیقونه) را می‌دهد؛ ضمنا کاملا غیر منطقی است که گفته شود هر کسی که توانائی روزه گرفتن را دارد فدیه بدهد! ضمنا اگر در اینجا منظور ضعف جسمی بود چرا بیان شده که باید فدیه بدهد، اگر توانائی فدیه دادن هم نداشت چکار کند؟ در اینجا به طور قطع گفته شده که باید فدیه بدهد؛ قرآن در ابتدای آیه، افراد مستثنی را مشخص کرده است؛  در ادامه خطاب کلی را بیان می‌نماید که اگر روزه بگیرد بهتر و به تقوا نزدیکتر است:
وَأَن تَصُومُواْ خَیْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
    این موضوع (تطوع) در صورتی معنا پیدا می‌کند که از روی اختیار باشد، پس خطاب به توانگران است که هم توانائی روزه گرفتن را دارند و هم اطعام.
این لفظ در بسیاری از احادیث محمد آمده است:
      كان فی ابتداء الأمر من شاء صام ومن شاء أفطر وأطعم عن كل یوم  مسكینا (در ابتدای امر هر کسی که مایل بود روزه می‌گرفت و هر کسی که مایل بود روزه نمی‌گرفت و به ازاء هر روز روزه نگرفتن به مسکینی خوراک می‌داد)
      روی همین اساس بود که محمد در ابتدا سه روز از هر ماه قمری روزه را واجب نمود، طبری در تفسیرش می‌گوید که روزه در ابتدا 3 روز در هر ماه بود(1)؛ این موضوع تقریبا در تمامی تفاسیر معتبر اسلامی نیز آمده است(2).
     در ادامه‌ی گرگون شدن حکم روزه محمد روزه را تنها در ماه رمضان واجب نمود و لفظ "یطیقونه" را از استثنائیات روزه برداست و آن را تنها شما بیماران و کسانیکه در سفر هستند نمود، لازم به یادآوری است که آیات مختلف قرآن در فواصل زمانی زیاد بیان می‌شد: 
     شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِیَ أُنزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِّلنَّاسِ وَبَیِّنَاتٍ مِّنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ فَمَن شَهِدَ مِنكُمُ الشَّهْرَ فَلْیَصُمْهُ وَمَن كَانَ مَرِیضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَیَّامٍ أُخَرَ یُرِیدُ اللّهُ بِكُمُ الْیُسْرَ وَلاَ یُرِیدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَلِتُكْمِلُواْ الْعِدَّةَ وَلِتُكَبِّرُواْ اللّهَ عَلَى مَا هَدَاكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ (بقره/185) ماه رمضان است كه در آن قرآن فرو فرستاده شده است که هدایت است با دلایل آشكاری از هدایت برای مردم؛  و جداکننده‌ی راستی از گمراهی است؛ پس هر كس از شما این ماه را مشاهده نمود باید آن را روزه بدارد و كسى كه بیمار یا در سفر است  تعدادى از روزهاى دیگر؛ الله براى شما آسانى مى‏خواهد و براى شما دشوارى نمى‏خواهد تا شما تكمیل كنید و الله را به پاس آنكه هدایتتان كرده است به بزرگى بستایید و تا كه شكرگزارى كنید.
      در ابتدای بیان وجوب روزه، مقاربت جنسی هم در ماه رمضان حرام بود، محمد از طریق برخی از یارانش متوجه شد که حتی کسانیکه در این ایام در مسجد معتکف شده‌اند نیز بصورت پنهانی با زنان خویش مقاربت می‌نمایند، از آنجائیکه می‌دانست ترک اینکار در مدت طولانی برای آنها (و صد البته خود او) سخت است بیان نمود که:
     أُحِلَّ لَكُمْ لَیْلَةَ الصِّیَامِ الرَّفَثُ إِلَى نِسَآئِكُمْ هُنَّ لِبَاسٌ لَّكُمْ وَأَنتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنَّ عَلِمَ اللّهُ أَنَّكُمْ كُنتُمْ تَخْتانُونَ أَنفُسَكُمْ فَتَابَ عَلَیْكُمْ وَعَفَا عَنكُمْ فَالآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَابْتَغُواْ مَا كَتَبَ اللّهُ لَكُمْ وَكُلُواْ وَاشْرَبُواْ حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَكُمُ الْخَیْطُ الأَبْیَضُ مِنَ الْخَیْطِ الأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّواْ الصِّیَامَ إِلَى الَّلیْلِ وَلاَ تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنتُمْ عَاكِفُونَ فِی الْمَسَاجِدِ تِلْكَ حُدُودُ اللّهِ فَلاَ تَقْرَبُوهَا كَذَلِكَ یُبَیِّنُ اللّهُ آیَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُون  (بقره/187 در شبهاى روزه آمیزش جنسی با زنانتان بر شما حلال گردیده است آنان براى شما لباسى هستند و شما براى آنان لباسى هستید، الله مى‏دانست كه شما با خودتان ناراستى مى‏كردید؛ پس به جای شما توبه نمود و آنرا پذیرفت و از شما درگذشت پس اكنون با آنان همخوابگى كنید و آنچه را الله براى شما مقرر داشته طلب كنید (رابطه ی جنسی) و بخورید و بیاشامید تا رشته سپید بامداد از رشته سیاه بر شما نمودار شود (قبل از اذان صبح) سپس روزه را تا شب به اتمام رسانید و در حالى كه در مساجد معتكف هستید  آمیزش نکنید، این است‏ حدود احكام الهى پس بدان نزدیك نشوید این گونه الله آیات خود را براى مردم بیان مى‏كند تا پرهیزگاری نمائید.
    نکته‌ی جالب دیگری که در این آیه وجود دارد این است که قرآن می‌گوید:  
     "الله مى‏دانست كه شما با خودتان ناراستى مى‏كردید؛ پس به جای شما توبه نمود و آنرا پذیرفت"؛ اگر الله می‌دانست که که آنها این کار را انجام می‌دهند پس چرا از ابتدا این را حرام اعلام ننمود؟ ضمنا آیا معنا دارد که الله بجای کسی توبه کند و آن توبه را نیز بپذیرد؟ شرح این موضوع از زاویه‌ای دیگر
=======================
(1)
حدثنا المثنى قال : حدثنا أبو حذیفة قال : حدثنا شبل ، عن ابن أبی نجیح عن عطاء قال : كان علیهم الصیام ثلاثة أیام من كل شهر ، ولم یسم الشهر أیاما معدودات . قال : وكان هذا صیام الناس قبل ، ثم فرض الله عز وجل على الناس شهر رمضان . 

- حدثنی محمد بن سعد قال : حدثنی أبی قال : حدثنی عمی قال : حدثنی أبی ، عن أبیه ، عن ابن عباس قوله : " یا أیها الذین آمنوا كتب علیكم الصیام كما كتب على الذین من قبلكم لعلكم تتقون " ، وكان ثلاثة أیام من كل شهر ، ثم نسخ ذلك بالذی أنزل من صیام رمضان . فهذا الصوم الأول ، من العتمة . 
حدثنا أبو كریب قال : حدثنا یونس بن بكیر قال : حدثنا عبد الرحمن بن عبد الله بن عتبة . عن عمرو بن مرة ، عن عبد الرحمن بن أبی لیلى ، عن معاذ بن جبل : أن رسول الله صلى الله علیه وسلم قدم المدینة فصام یوم عاشوراء وثلاثة أیام من كل شهر ، ثم أنزل الله جل وعزفرض شهر رمضان ، فأنزل الله : " یا أیها الذین آمنوا كتب علیكم الصیام كما كتب على الذین من قبلكم " حتى بلغ : " وعلى الذین یطیقونه فدیة طعام مسكین 
حدثنا الحسن بن یحیى قال : أخبرنا عبد الرزاق قال : أخبرنا معمر عن قتادة قال : قد كتب الله تعالى ذكره على الناس ، قبل أن ینزل رمضان ، صوم ثلاثة أیام من كل شهر . 

وقال آخرون : بل الأیام الثلاثة التی كان رسول الله صلى الله علیه وسلم یصومها قبل أن یفرض رمضان ، كان تطوعا صومهن ، وإنما عنى الله جل وعز بقوله : كتب علیكم الصیام كما كتب على الذین من قبلكم . . . أیاما معدودات ، أیام شهر رمضان ، لا الأیام التی كان یصومهن قبل وجوب فرض صوم شهر رمضان . 

(2) ابن کثیر در تفسیرش می‌گوید: وقد روی أن الصیام كان أولا كما كان علیه الأمم قبلنا ، من كل شهر ثلاثة أیام عن معاذ ، وابن مسعود ، وابن عباس ، وعطاء ،وقتادة ، والضحاك بن مزاحم . وزاد : لم یزل هذا مشروعا من زمان نوح إلى أن نسخ الله ذلك بصیام شهر رمضان .


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر