جنها پیش از بعثت محمد ابن عبدالله، همیشه به آسمانها میرفتند تا از اخبار درگاه الله خبردار گردند، این روند ادامه داشت تا اینکه محمد ابن عبدالله از سوی الله بعنوان فرستادهی خویش تعیین شد؛ در این روز جنهائی که برای استراق سمع به آسمانها رفته بودند با شهاب سنگ مواجه شدند؛ الله به محمد میگوید که از قول من بگو گروهی از جنها به سخنانم (کلام الله مجید) گوش دادند و بیان کردند که ما قرآن عجیبی شنیدم؛ محمد در ادامه و از قول جنها میگوید که پیش از آمدن اسلام، ما(جنها) میتوانستیم تا طبقهی هفتم آسمان پیش رویم، پس از لمس آسمان، اقدام به استراق سمع میکردیم، سپس به مردانی از اهل زمین که به ما پناه میبردند این اطلاعات را منتقل میکردیم و آنها با استفاده از این اطلاعات غیبی، به گمراه کردن دیگران مشغول بودند؛ الله هم در آنها سرکشی را زیاد کرده بود، ما گمان میکریم که الله هرگز کسی را بعنوان فرستادهی خویش بر نمیگزیند.
روزی در جایگاهی که مخصوص نشستن بود، نشستیم تا اقدام به استراق سمع و ربایش اطلاعات از بارگاه الهی نمائیم، در ابتدا سخنان عجیبی که همین قرآن باشد را شنیدیم، و پس از آن بود که با پرتاب همهجانبهی شهابسنگ مواجه شدیم و مجبور به فرار گشتیم:
قُلْ أُوحِیَ إِلَیَّ أَنَّهُ اسْتَمَعَ نَفَرٌ مِّنَ الْجِنِّ فَقَالُوا إِنَّا سَمِعْنَا قُرْآنًا عَجَبً (جن/1) بگو به من وحی شده است كه جمعی از «جن» به سخنانم گوش فرا دادهاند، سپس گفتهاند: ما قرآن عجیبی شنیدهایم!
یَهْدِی إِلَى الرُّشْدِ فَآمَنَّا بِهِ وَلَن نُّشْرِكَ بِرَبِّنَا أَحَدًا (جن/2) که به راه راست هدایت میكند، لذا ما به آن ایمان آوردهایم، و هرگز احدی را شریك پروردگارمان قرار نمیدهیم.
وَأَنَّهُ تَعَالَى جَدُّ رَبِّنَا مَا اتَّخَذَ صَاحِبَةً وَلَا وَلَدًا (جن/3) و اینكه بلند است مقام با عظمت پروردگار ما، و او هرگز برای خود همسر و فرزندی انتخاب نكرده است.
وَأَنَّهُ كَانَ یَقُولُ سَفِیهُنَا عَلَى اللَّهِ شَطَطًا (جن/4) و اینكه سفیهان ما درباره الله سخنان ناروا میگفتند
وَأَنَّا ظَنَنَّا أَن لَّن تَقُولَ الْإِنسُ وَالْجِنُّ عَلَى اللَّهِ كَذِبًا (جن/5) و اینكه ما گمان میكردیم كه انس و جن هرگز دروغ بر الله نمیبندند
وَأَنَّهُ كَانَ رِجَالٌ مِّنَ الْإِنسِ یَعُوذُونَ بِرِجَالٍ مِّنَ الْجِنِّ فَزَادُوهُمْ رَهَقًا (جن/6) و مردانى از آدمیان به مردانى از جن پناه مىبردند و بر سركشى آنها مىافزودند.
وَأَنَّهُمْ ظَنُّوا كَمَا ظَنَنتُمْ أَن لَّن یَبْعَثَ اللَّهُ أَحَدًا (جن/7) و اینكه آنها گمان كردند همانگونه كه شما گمان میكردید كه خداوند هرگز كسی را (به نبوت) مبعوث نمی کند.
وَأَنَّا لَمَسْنَا السَّمَاء فَوَجَدْنَاهَا مُلِئَتْ حَرَسًا شَدِیدًا وَشُهُبًا (جن/8) و ما آسمان را لمس نمودیم و آن را پر از نگهبانان توانا و تیرهائی از شهاب سنگ یافتیم.
وَأَنَّا كُنَّا نَقْعُدُ مِنْهَا مَقَاعِدَ(1) لِلسَّمْعِ فَمَن یَسْتَمِعِ الْآنَ یَجِدْ لَهُ شِهَابًا رَّصَدًا (جن/9) و همانا ما می نشستیم که در مکانی که جایگاه نشستن بود و گوش (به حرفهای داخل آسمان) میدادیم اما اكنون هر كس بخواهد استراق سمع كند شهاب سنگی را در كمین خود مییابد.
وَأَنَّا لَا نَدْرِی أَشَرٌّ أُرِیدَ بِمَن فِی الْأَرْضِ أَمْ أَرَادَ بِهِمْ رَبُّهُمْ رَشَدًا (جن/10) و ما نمىدانیم كه آیا براى كسانى كه در زمینند بدى خواسته شده یا پروردگارشان برایشان هدایتخواسته است.
وَأَنَّا مِنَّا الصَّالِحُونَ وَمِنَّا دُونَ ذَلِكَ كُنَّا طَرَائِقَ قِدَدًا (جن/11) و از میان ما برخى درستكارند و برخى غیر آن و ما فرقههایى گوناگونیم
وَأَنَّا ظَنَنَّا أَن لَّن نُّعجِزَ اللَّهَ فِی الْأَرْضِ وَلَن نُّعْجِزَهُ هَرَبًا (جن/12) و ما مىدانیم كه هرگز نمىتوانیم در زمین خداى را به ستوه آوریم و هرگز او را با گریز [خود] درمانده نتوانیم كرد
وَأَنَّا لَمَّا سَمِعْنَا الْهُدَى آمَنَّا بِهِ فَمَن یُؤْمِن بِرَبِّهِ فَلَا یَخَافُ بَخْسًا وَلَا رَهَقًا (جن/13) و ما چون هدایت را شنیدیم بدان گرویدیم پس كسى كه به پروردگار خود ایمان آورد از كمى [پاداش] و سختى بیم ندارد
وَأَنَّا مِنَّا الْمُسْلِمُونَ وَمِنَّا الْقَاسِطُونَ فَمَنْ أَسْلَمَ فَأُوْلَئِكَ تَحَرَّوْا رَشَدًا (جن/14) و از میان ما برخى فرمانبردار و برخى از ما منحرفند پس كسانى كه به فرمانند آنان در جستجوى راه درستند
وَأَمَّا الْقَاسِطُونَ فَكَانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَبًا (جن/15) ولى منحرفان هیزم جهنم خواهند بود.
از نظر قرآن، ذخایر الله در آسمانها قرار دارند و از آنجائیکه انسانها دارای نردبانی به بلندای آسمان نیستند پس هرگز نمیتوانند به آسمان و در نتیجه ذخایر آن دست یابند:
أَمْ خَلَقُوا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بَل لَّا یُوقِنُونَ (طور/36) آیا آسمانها و زمین را آنها(کافران) افریدهاند، بلکه(به سخن من) یقین ندارند.
أَمْ عِندَهُمْ خَزَائِنُ رَبِّكَ أَمْ هُمُ الْمُصَیْطِرُونَ (طور/37) آیا ذخایر پروردگار تو پیش آنهاستیا آنها (بر آن)تسلط دارند؟
أَمْ لَهُمْ سُلَّمٌ یَسْتَمِعُونَ فِیهِ فَلْیَأْتِ مُسْتَمِعُهُم بِسُلْطَانٍ مُّبِینٍ (طور/38) آیا نردبانى دارند كه بر آن (بالا روند) گوش میدند؟ پس باید شنوندهی آنان، برهانى آشكار بیاورد.
راه ربایش اطلاعات غیبی هم از سوی جنها با پرتاب شهاب سنگ بسته شده است؛ این موضوع در سورهی صافات هم مورد اشاره قرار گرفته، به گونهای که از نظر قرآن شهاب سنگ جهت پرتاب به سوی جنها مورد استفاده قرار میگیرد.
از نظر قرآن، ستارگان زینت آسمان هستند:
إِنَّا زَیَّنَّا السَّمَاء الدُّنْیَا بِزِینَةٍ الْكَوَاكِبِ (صافات/7) ما آسمان دنیا را با ستارگان زینت دادیم .
و از نفوذ هر موجودی در امان است؛ در زبان عربی شیطان به معنی کسی یا چیزی است که از مکان خود پا فراتر بگذارد و قصد ورود به جائی را داشته باشد که مکانش نیست، ولی در زبان فارسی این واژه با ابلیس یکی است که صد البته اشتباه است:
وَحِفْظًا مِّن كُلِّ شَیْطَانٍ مَّارِدٍ (صافات/8 ) از هر شیطان سركشى محفوظ داشتهایم.
در ادامه بیان میکند که کسی نمیتواند به اموری غیبی که در مکان بالا و نزد الله رخ میدهد، گوش کند، و اگر موجودی هم بخواهد به آنجا برود با پرتاب همه جانبهای مواجه خواهد شد:
لَا یَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلَى وَیُقْذَفُونَ مِن كُلِّ جَانِبٍ ( (صافات/9 ) نمیتوانند به ملأ اعلى(بارگاه الهی) گوش دهند و (اگر بخواهند گوش دهند) از هر طرف به سویشان (شهاب سنگ) پرتاب میشود.
دُحُورًا وَلَهُمْ عَذَابٌ وَاصِبٌ (صافات/10) به راندنى سخت، و عذابى پاینده [در پیش] دارند.
و اگر کسی هم اطلاعاتی را برباید، شهاب سنگ او را دنبال خواهد کرد(مانند موشکهای گرمایاب):
إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ ثَاقِبٌ ( صافات/11 ) مگر كسى كه ربایشى برباید (اطلاعاتی بدست آورد و فرار کند) که در این صورت شهاب سنگی درخشان او را دنبال خواهد کرد.
و یا در این ایات:
وَلَقَدْ جَعَلْنَا فِی السَّمَاء بُرُوجًا وَزَیَّنَّاهَا لِلنَّاظِرِینَ (حجر/16) و به یقین ما در آسمان برجهایى قرار دادیم و آن را براى تماشاگران آراستیم.
وَحَفِظْنَاهَا مِن كُلِّ شَیْطَانٍ رَّجِیمٍ (حجر/17) و آن را از هر شیطان رانده شدهاى حفظ كردیم.
إِلاَّ مَنِ اسْتَرَقَ السَّمْعَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ مُّبِینٌ (حجر/18) مگر آن كس كه دزدیده گوش فرا دهد كه شهابى روشن او را دنبال میکند.
اما شهاب چیست:
ابن کثیر در کتاب البدایه و النهایه جلد 1 صفحه 32 از قول امام بخاری میگوید: "این ستارگان بر سه حالت خلق شدند، زینت آسمان، جهت پرتاب به سوی شیاطین و نشانههائی که در شب راهنمای انسانها باشند".
بغوی در تفسیرش جلد 4 صفحه 23 می گوید که ستارهای بسیار روشن و قوی.
ابراهیم قمی استاد کلینی در تفسیرش جلد 2 صفحه 221 میگوید "ستارهای است که آن را پرتاب میکنند؛ فیض کاشانی در تفسیر الصافی جلد 2 صفحه 176 همین نظر را آورده.
تمام منابع معتبر و قدیمی اسلامی که زمان تألیفشان پیش از دانستن ماهیت شهاب سنگهاست، همه همان نظر بالا را دارند؛ حتی طباطبائی که نویسندهای است معاصر هم در تفسیر المیزان جلد 17 صفحه 124 میگوید "شهاب آن چیزی مانند ستاره است و در جو زمین دیده میشود که آن را میشکافد. (و الشهاب ما یرى فی الجو كالكوكب المنقض)
این موضوع یعنی شلیک شهاب سنگ از سوی الله به طرف جنها برای جلوگیری از استراق سمع یکی از بزرگترین خرافات قرآنی است که تمام تفسیرهای قدیمی قرآن اعم از شیعه و سنی به آن پرداختهاند و تنها تفاسیری که اخیرا و پس از مشخص شدن منشأ شهابسنگها نوشته شدهاند سعی در توجیه و به اصطلاح ماله کشی بر آیات نوشته شده در بالا را دارند.
==============================
(1) مقاعد: مواضع قُعودِ الناس فی الأسواق وغیرها.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر