۱۳۹۴ خرداد ۲۶, سه‌شنبه

مجوز تجاوز به زنان شوهردار در اسلام

بررسی مجوز تجاوز جنسی به زنان شوهردار در اسلام از زاویه‌ای دیگر

      هنگامیکه گفته می‌شود دین اسلام چیزی جز جهل قومی وحشی نیست، مسلمین این جمله را توهین تلقی می‌نمایند؛  اگر بتوان از تمام خرافات دین اسلام گذشت و آن را عقیده‌ی شخصی افراد تلقی نمود، اگر بتوان بی‌حیائی محمد ابن عبدالله در ماجرای عشق او به زینب بنت جحش که پس از تماشای او در حالت برهنه عاشق این زن شوهردار شد را نادیده گرفت و آنرا منش رسول الله دانست، اما هرگز نمی‌توان در مقابل زیر پا گذاشتن ابتدائی‌ترین اصول حقوق بشر از سوی این دین جنایت‌پرور به سادگی گذشت و آنرا عقیده‌ی یک میلیارد و پانصد ملیون انسان دانست، چند درصد از این تعداد مسلمان از دستوارات جنایتکارانه‌ی اسلام آگاه هستند؟ این چه دینی است که به پیروان جنایتکارش مجوز تجاوز جنسی به زنان و دخترانی که در جنگ به اسارت آنان در آمده باشند را می‌دهد و آنان را ملک یمین خویش می‌خواند! وجدان بشریت غرق در عرق خواهد شد هنگامیکه می‌شنوند دینی وجود دارد که مجوز همخوابگی با زنان شوهردار را می‌دهد! اگر در حال حاضر این دستورات اجرا نمی‌شوند تنها و تنها به خاطر ضعف قشر ملاست وگرنه شکی نکنیم که اگر این جنایتکاران خود را در حاشیه‌ی امنیت ببینند این دستور صریح دینشان را اجرا خواهند کرد.
این آیه را می‌گویم:
       وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاء إِلاَّ مَا مَلَكَتْ أَیْمَانُكُمْ كِتَابَ اللّهِ عَلَیْكُمْ وَأُحِلَّ لَكُم مَّا وَرَاء ذَلِكُمْ أَن تَبْتَغُواْ بِأَمْوَالِكُم مُّحْصِنِینَ غَیْرَ مُسَافِحِینَ فَمَا اسْتَمْتَعْتُم بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِیضَةً وَلاَ جُنَاحَ عَلَیْكُمْ فِیمَا تَرَاضَیْتُم بِهِ مِن بَعْدِ الْفَرِیضَةِ إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلِیمًا حَكِیمًا (نساء/24) و زنان شوهردار (بر شما حرام است؛) مگر آنهائی كه مالك (آنها در جنگ) شده‏اید، اینها احكامی است كه الله بر شما مقرر داشته و زنان دیگر غیر از اینها (زنانی که در جنگ به غنیمت گرفته اید) در صورتی برای شما حلال است كه با اموال خود آنها را اختیار كنید در حالی كه پاكدامن باشید و از زنا خودداری نمایید, پس هنگامیکه از آنها بهره بردید واجب است که مزد آنها را بپردازید و گناهی بر شما نیست نسبت به آنچه با یكدیگر توافق كرده‏اید بعد از تعیین مهر، الله دانا و حكیم است.
      این آیه عطف یک آیه‌ی پیش از خود است:
      حُرِّمَتْ عَلَیْكُمْ أُمَّهَاتُكُمْ وَبَنَاتُكُمْ وَأَخَوَاتُكُمْ وَعَمَّاتُكُمْ وَخَالاَتُكُمْ وَبَنَاتُ الأَخِ وَبَنَاتُ الأُخْتِ وَأُمَّهَاتُكُمُ اللاَّتِی أَرْضَعْنَكُمْ وَأَخَوَاتُكُم مِّنَ الرَّضَاعَةِ وَأُمَّهَاتُ نِسَآئِكُمْ وَرَبَائِبُكُمُ اللاَّتِی فِی حُجُورِكُم مِّن نِّسَآئِكُمُ اللاَّتِی دَخَلْتُم بِهِنَّ فَإِن لَّمْ تَكُونُواْ دَخَلْتُم بِهِنَّ فَلاَ جُنَاحَ عَلَیْكُمْ وَحَلاَئِلُ أَبْنَائِكُمُ الَّذِینَ مِنْ أَصْلاَبِكُمْ وَأَن تَجْمَعُواْ بَیْنَ الأُخْتَیْنِ إَلاَّ مَا قَدْ سَلَفَ إِنَّ اللّهَ كَانَ غَفُورًا رَّحِیمًا (نساء/23) حرام شده است بر شما، مادرانتان، و دختران، و خواهران، و عمه‏ها، و خاله‏ها، و دختران برادر، و دختران خواهر شما، و مادرانی كه شما را شیر داده‏اند، و خواهران رضاعی شما، و مادران همسرانتان، و دختران همسرتان كه در دامان شما پرورش یافته‏اند از همسرانی كه با آنها آمیزش جنسی داشته‏اید - و چنانچه با آنها آمیزش جنسی نداشته‏اید، (دختران آنها) برای شما مانعی ندارد - و (همچنین) همسرهای پسرانتان كه از نسل شما هستند (- نه پسر خوانده‏ها -) و (نیز حرام است بر شما) جمع میان دو خواهر كنید؛ مگر آنچه در گذشته واقع شده؛ چرا كه خداوند، آمرزنده و مهربان است.
       قبلا این آیه از دید قرآن توضیح داده شده است، اما بخوانید نظر علامه سید محمد حسین طباطبائی صاحب تفسیر المیزان را در مورد تفسیر این آیه:
      این واژه یعنی کلمه‌ی "محصنات" عطف است به کلمه‌ی "امهات" و معنای آیه چنین می‌شود: حرام است بر شما ازدواج با مادران و ... و همچنین ازدواج با زنان شوهردار – البته مادام که شوهر دارند-؛ بنابراین جمله‌ی " إِلاَّ مَا مَلَكَتْ أَیْمَانُكُمْ"  در این مقام خواهد بود که حکم منعی که بود از کنیزان بردارد، یعنی بفرماید زنانی که ازدواج کرده‌اند، و یا بگو شوهر دارند، ازدواج با آنها حرام است به استثنای کنیزان که در عین اینکه شوهر دارند ازدواج با آنها حلال است به این معنا که صاحب کنیز که او را شوهر داده می‌تواند بین کنیز و شوهرش حائل شود، و در مدت استبراء نگذارد با شوهر تماس بگیرد و آنگاه خودش با او همخوابگی نموده، دوباره به شوهرش تحویل دهد که سنت هم بر این معنا وارد شده است.... (ترجمه تفسیر المیزان/ جلد 4 / صفحه 425)
      بخوانید نظر شهید اول در مورد احکام نزدیکی با کنیزی که شوهر دارد و سرنوشت فرزند او:
      فرزند کنیز، در صورت تحقق شرایط سه گانه (یعنی نزدیکی و به دنیا آمدن بچه پس از گذشت شش ماه یا بیشتر تا حداکثر زمان حمل) به شوهر تعلق دارد، همچنین در ازدواج موقت(چنین است) اما اگر مولا(صاحب کنیز) یا شوهر(برده) آن را از خود نفی کنند (هر کدام بگویند که فرزند من نیست) در این مورد فرزند بدون لعان از مولا یا شوهر نفی می‌شود، اگر چه( او با نفی فرزند از خودش) کار حرامی انجام داده است، و اگر(شوهر) دست از انکار بردارد و اعتراف نماید که فرزند از آن اوست، این اعتراف صحیح است و فرزند به او ملحق می‌شود. (لُمعه دمشقیه)
این جملات بزرگان دین به قدری واضح است که من نیاز بر شرح نوشتن را نمی‌بینم، شهید اول یزرگترین فقیه شیعه است و کتابهایش مخصوصا کتاب "لمعه دمشقیه" او در مقطه فوق لیسانس حقوق تدریس می‌شود از پایه اصول قضاوت در ایران ماست!!!

۱ نظر: